جواد رستمزاده/
پدیده «لوگوبوسی» اپیدمی دلقک واری است که این روزها نیشتری بر قلب هواداران شده است. زشت تر از این پدیده وجود ندارد که شما احساسات و علایق دیگران را به سخره بگیری و به پشیزی به تاراج گذاری. باورم این است که «لوگوبوسی» تنها شایسته اسطورههایی است که به حرمت هواداران سالهای زیادی را در یک باشگاه جنگیدهاند و تا پایان کارزار زره از تن خارج نمیکنند. ستارههایی چون باره سی، مالدینی، توتی، پویول و راموس سالها به خود اجازه ندادند تا هواداران خود و باشگاه را با شامورتی بازی فریب دهند و نماد تعصب و غرور در باشگاه شدند.
در واقع نشان دادن وفاداری و بوسه بر پیراهن و لوگو یک باشگاه اتفاق پیش پا افتادهای نیست که هر تازه به دوران رسیده ای اجازه انجام آن را به خود دهد.
در فوتبال ایران اما همزمان با افت اخلاقیات در همه سطوح با پدیدهای مواجه هستیم که در چشمان هوادار زُل میزند و میگوید دوستت دارم، اما خداحافظ. گرچه به شخصه معتقدم در این اوضاع و احوال اقتصادی و وضعیت ارز وقتی پای ۳۰-۲۰ میلیارد تومان پول وسط باشد، صحبت از تعصب کمی سخت میشود. یعنی بازیکن حق دارد به فکر آینده و سالهای بازنشستگی هم باشد، اما حق ندارد مالکان اصلی را بازی دهد و به همین سادگی قید قرارداد رسمیاش با مالکان فرعی(مسئولان باشگاه) را بزند.
اگر هم همه اینها را انجام داد، حداقل اینطور نباشد که همزمان لوگو باشگاه رقیب را ببوسد و با دستانش برای هواداران شکل قلب درست کند که این کثیفترین ابراز علاقه دروغین به هواداران است.
طعنه آمیز اینکه دقیقاً در ایران همان بازیکنانی به باشگاه خیانت و یکطرفه فسخ قرارداد میکنند که «لوگوبوس» ترین بازیکنان بودهاند و زیر پیراهنشان شعارهای عاشقانه و هوادار پسند نوشته بودند.
فوتبال حرفهای شده است. رقمهای قرارداد وسوسه کننده تر شده است. ارز گران شده و زندگیها سختتر. با این حال هنوز میتوان برای هم ارزش قائل بود و با احساسات هواداران بازی نکرد. هواداران همانهایی هستند که در گرما و سرما نامتان را فریاد زدند و شما را بزرگ کردند. پس به احترام آنها هم که شده دلقک بازیهایتان را کنار بگذارید و مانند یک بازیکن حرفهای و جنتلمن رفتار کنید.
نظر شما